از دنیای سئو تا رویای دیجیتال مارکتینگ
همهی ما معنای تغییر را میدانیم. اگر بخواهم ساده بگویم، تغییر یعنی حرکت از یک وضعیت به وضعیتی دیگر! از نظر من تغییرات به سه دسته اصلی تقسیم میشوند تغییر اختیاری، تغییر اجباری و تغییر خودکار که در این مقاله میخواهم درباره بزرگ ترین چالش زندگیام یعنی تغییر اختیاری و ورود به رویای قشنگ دیجیتال مارکتینگ صحبت کنم.

نه به تغییر!
تغییر وضعیت دادن برخلاف تعریفش آنقدرها هم ساده نیست. خاطرم هست که همیشه این معقوله برایم چالشی بزرگ بود و همیشهی خدا از انجامش میترسیدم. آن زمان که دانش آموزی دبیرستانی بودم، وارد مدرسهای شدم که از همان روز اول مشخص بود در این مدرسه جایی برای من وجود ندارد اما از تغییر ترسیدم و با این دلیل که سطح علمی این مدرسه فوق العاده بالاست و حتما از من فردی موفق در کنکور میسازد خودم را قانع کردم و در وضعیتم باقی ماندم. به دلیل انتخابی که داشتم بعد از یک سال بهای سنگینی را به لحاظ روحی تحمل کردم و در نهایت به پیشنهاد والدینم یا بهتر است بگویم اجبار والدینم مدرسه را تعویض کردم و مجدد به فردی شاد، فعال، با روحیه و پر انرژی تبدیل شدم.
تجربهای که گفتم همیشه و همه جا در تصمیم گیریها با من بوده و هست. ورود من به دنیای دیجیتال مارکتینگ هم بیبهره از عبرت دوران دبیرستانم نبود اما با ماهیتی تفاوت! 6 سال بود که در زمینهی سئو و تولید محتوا فعالیت میکردم. همیشه عاشقانه شغلم را دوست داشتم و تمامی تلاشم را برای توسعه و پیشرفت در حرفهام به کار میگرفتم. بنظرم دنیای سئو و تولید محتوا از قشنگ ترین هاست و شیرینی خاصی در این زمینهی کاری وجود دارد که فقط افرادی که در این حرفه فعالیت کردند میتوانند آن را با تمام وجود درک کنند. بعد از گذشت سالها فعالیت در این حوزه مدتی بود که میخواستم هیجان جدیدی را تجربه کنم و کارم را توسعه دهم به همین دلیل تحقیقات زیادی کردم و در نهایت با دنیای دیجیتال مارکتینگ برخورد کردم.
وقوع یک تغییر شیرین
شروع کردم به مطالعه و افزایش علمم، رویای دیجیتال مارکتر شدن در یک شرکت بزرگ با چالشهای بیشتر و اساسیتر هر روز من را بیشتر ترغیب میکرد. تصمیم گرفتم برای پیدا کردن نقطهی شروع، کلاسی رو در مجتمع فنی تهران تحت عنوان “دوره جامع دیجیتال مارکتینگ” یا همان مدیریت بازاریابی دیجیتال ثبت نام کنم. وقتی که هزینهی کلاس را پرداخت کردم حس مردد بودن در من بیدار شد، همان احساس ترسی که در دبیرستان تجربه کردم مجدد برگشت! این بار نباید به خودم اجازه میدادم که از روی ترس تصمیم بگیرم و جز تکیه به عقلم چاره دیگهای نداشتم.
روزها گذشتند تا جلسهی اول رسید، قبل از شروع کلاس با خودم عهد کردم در مطالعه، پیگیری و تمرین مستمر برای این کلاس کوتاهی نکنم چراکه باید بعد از آن تصمیم مهمی برای آیندهام میگرفتم. انقدر هیجان یادگیری داشتم که به هیچ چیز جز “دیجیتال مارکتینگ” فکر نمیکردم. کلاسم با تدریس و پیگیری جناب آقای “حمیدرضا سلیمانی” جوانی پر تلاش، صبور با کوله باری از تجربه تشکیل شد. تصورات من درست بود، وارد دنیای قشنگی شده بودم که تک تک شاخههایش به شیرینی همان سئو و تولید محتوای خودمان بود بلکه شاید هم بیشتر! در این دوره با افراد مختلفی با زمینههای کاری و حتی سنهای متفاوت آشنا شدم و خیلی تجربهی جالبی بود.
هفتهها میگذشتند و من سعی میکردم تک تک مباحث مطرح شده توسط استاد را به طور تکمیلی و جداگانه دنبال کنم. مدت زمان طول دوره کم بود ولی وجود برنامه درسی مشخص باعث میشد بدانم از حضورم در کلاس چه چیزی میخواهم، به دنبال چه چیزی میگردم و در نهایت به چه مواردی دست پیدا میکنم. اشتیاق من در یادگیری از نظر خودم بینظیر بود، کلام ساده و روان آقای سلیمانی هم در این پروسه تاثیر مثبتی داشت. اواسط دوره بود که مطمئن شدم دیجیتال مارکتینگ همان چیزیست که همیشه دنبالش بودم.
حرکت به سوی دیجیتال مارکتینگ!
اگر با این حوزه آشنایی داشته باشید حتما میدانید که سئو و تولید محتوا جدای از دیجیتال مارکتینگ نیست. به قول آقای سلیمانی، باید نمودار T زمینه فعالیت خود را بشناسیم و از آن پیروی کنیم یعنی با همه بخشهای حوزه کاری خود آشنا شویم ولی یکی از بخشها را عمیقا یاد گرفته و پیگیری کنیم. سئو از شاخههای اصلی دیجیتال مارکتینگ به شمار میرود و من ناخداگاه در شاخهای از یک درخت عظیم، قوی بودم حالا داشتم برعکس همه حرکت میکردم و تمایل داشتم دیجیتال مارکتینگ را بیشتر بشناسم! وقت تغییر بود، باید مسیرم را انتخاب میکردم. شیرینی دیجیتال مارکتینگ و دست و پنجه نرم کردن با آمار و ارقام و شاخههای دیگر این حوزه به طرز عجیبی من را جذب خود کرده بود. به ترسم غلبه کردم و از سمت کارشناس سئو از یک شرکت بسیار خوب و معتبر استعفا دادم. زمانی را برای یادگیری مطلق پیش بینی کردم و به صورت جدی گام به گام با دورهای که در آن ثبت نام کرده بودم پیش رفتم.
بعد از گذشت دو ماه تصمیم گرفتم برای تثبیت مباحثی که یاد گرفتم یک پروژه ی عملی و واقعی را شروع کنم و از نظرم کارآموزی در این حوزه بهترین راه حل برای ورود به بازار کار بود. رزومهام رو از عنوان سئوکار به عنوان کارآموز دیجیتال مارکتینگ تغییر دادم و برای شرکتهای بزرگ ارسال کردم. بعد از حضور در هر جلسه مصاحبه از خودم بابت ثبت نام در دوره دیجیتال مارکتینگ مجتمع فنی تشکر میکردم چون به طرز باورنکردنیای تاثیر مثبتی در ارتقای علم من داشت. الان که این مقاله را مینویسم جلسه آخر این دوره را در پیش دارم و مشغول گذراندن کارآموزی دیجیتال مارکتینگ در یکی از شرکتهای بزرگ و مطرح کشور هستم. مطمئن هستم هرگز از تصمیمم پشیمان نخواهم شد و امیدوارم بتوانم به فردی تاثیرگذار در این حرفه تبدیل شوم.
از تغییر اصولی و بجا نباید ترسید، عواقب آن را بپذیرید و به سمت اهداف برای کسب موفقیت و آرامش حرکت کنید.