تا کی قراره کد بزنم؟!
سوالی که اکثر برنامهنویسها از خودشون میپرسن:
تا کی قراره کد بزنم؟ تا کی قراره برای کسی کد بزنم؟
بی جواب موندن این سوالا واسه یه برنامه نویس میتونه روی انگیزه کاریش تاثیر گذار باشه، شاید این سوال زمانی ایجاد بشه که برنامه نویس رشد مطلوبی رو درون خودش ندیده باشه، منظورم از رشد، مهارت تو کدنویسی نیستا، منظورم برمیگرده به توسعه فردی اون برنامهنویس، چون تا به الان طوری کار کرده که براش سناریو مشخص کردن و اون هم پیاده سازی کرده. حالا اگه جای خوبی هم استخدام شده باشه به موقع حقوقش رو دریافت میکنه و شاید چالشهایی که یک مدیر داره رو نداشته باشه!
گاهی اوقات مدیرها حسرت این رو میکشن که یه روز کارمند بشن و دیگه چالشهای مدیریتی رو تحمل نکنن!
اما همین حسرت رو هم برنامهنویسها نسبت به عوض شدن موقعیت کاریشون با مدیرها دارن!
بنظرم ترس یه برنامه نویس برای مدیر شدن زمانی ایجاد میشه که وقتی گذشتهاش رو چک میکنه، چیزی جز شنونده و مجری خوب بودن نمیبینه!
البته بخشی از این ترس تقصیر شرکتها هم هست، شرکتهایی که فکر میکنن فقط با پول میشه نیرو رو اسیر خودشون کرد، چرا؟
چون کمتر جایی پیدا میشه که نظر یه برنامهنویس رو هم برای توسعه محصول بپرسن، مگر اینکه اون شرکت یه ساختار چابک داشته باشه!
متاسفانه خیلی از شرکتها به نظرات برنامه نویسها توجه کافی رو ندارن و شاید بعضی از برنامهنویسها از این موضوع رنج ببرن!
بنظرم یکی از راههایی که منجر میشه تا ترس مدیر شدن یه برنامه نویس کاهش پیدا کنه: برنامهنویسها میتونن جدا از اینکه هر روز روی توسعه دانش فنیشون زمان میذارن، روی توسعه فردیشون هم زمان بذارن، روی ارتباطاتشون زمان بذارن و همیشه کنج شرکت یا خونه صرفا مشغول کد زدن نباشن!
راه بعدی اینکه سعی کنن حداقل یک محصول یا سرویس کوچیک خلق کنن و اون رو مدیریت کنن ( حتی با وجود اینکه میدونن شکست میخورن ) شاید با خودتون بگین که خلق محصول کار سختیه! اما برای شروع میتونین از کسب و کارهای کوچیک کپی کنین! نیاز نیست در قدم اول نوآوری خاصی رو به رخ همه بکشین، بدونید که این کار صرفا بهتون کمک میکنه تا قدمهای بعدی رو برای خلق کردن یه محصول یا سرویس بهتر بردارین!
” وقت نیست! “
این هم چالش اکثر برنامهنویسهاس که بخاطر فشار کاری وقت انجام چنین کارهایی رو ندارن، باید خدمتتون عرض کنم که حل کردن همین چالش خودش به تنهایی کار بزرگی هست که شما بخش کوچیکی از حاشیه امنتون رو از بین ببرین تا جهت برنامهریزی بقیه کارها تایم مفیدتری داشته باشین.
و اینکه سعی کنین جایی مشغول کار بشین که به حرف نیروها توجه کنن، ( صرفا به این نگاه نکنیم که اون شرکت پول خوبی میده ) همین مورد خیلی میتونه به توسعه شما کمک کنه و شاید فعلا نیاز نباشه کار خاص دیگهای انجام بدین!