تونستی بازیساز شی یا نه ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

https://vrgl.ir/yJYwy

مسیر من در ورود به دنیای بازیسازی 1
مسیر من در ورود به دنیای بازیسازی 1
سال چهارم ابتدایی بودم که کامپیوتر گرفتیم برای من بازی های کامپیوتری هیجان انگیز ترین بخش کامپیوتر بود یادمه تو مدرسه با دوستامون بازی ها…

https://vrgl.ir/sUXjz

مسیر من در ورود به دنیای بازیسازی 2
مسیر من در ورود به دنیای بازیسازی 2
یکی از موانع مهمی که همیشه موقع کار کردن وقتم رو می گرفته ، تخیل و هیجانه؛ این شاید بر می گرده به نوع کاری که انجام می دم

https://vrgl.ir/qDwoY

مسیر من در ورود به دنیای بازیسازی 3
مسیر من در ورود به دنیای بازیسازی 3
تو مدتی که خسته هستید و علاقه ای به کار کردن ندارید ، سعی کنید بین وقفه های کارِ فعلی تون ، اون علاقه ، اشتیاق و تشنگی رو برای انجام کاری ک…

? سلام ! امیدوارم حالتون خوب باشه. مسیر من برای ورود به دنیای بازیسازی به اونجا رسید که . . .
? – داداش بسه دیگه این مسیرت تموم نشد ؟
? – خسته شدی می دونم. ممنون که وقت می ذاری می خونی.
? – اسیر شدیم. هر سری میای چهار تا عکس از کارهای نیمه تموم ات می ذاری. مجبوری مگه ؟
? – آره متاسفانه مجبورم.
? – جای راهنمایی دادن همش که داری از خودت تعریف می کنی. حالا چرا مجبوری ؟


مجبور بودم . . . مجبور بودم تا بیشتر در مورد شرح حال خودم بنویسم تا اینکه بیام یه چیزی آموزش بدم یا تجربیاتم رو انتقال بدم. چرا ؟ چون قراره در کنار مرور یک سری از واقعیات ، به من کمک کنید تا تصمیم بهتری بتونم بگیرم. می تونید بهم کمک کنید ؟


? یک سری واقعیت های پنهان

⛔ واقعیت اول : این لیست عمر زیادی ازم گرفت و راه رو دشوار کرد.
1- غرور + یاس
2- وسواس + تلاش برای کامل بودن
3- تخیل + هیجان
4- نداشتن صبر و تحمل
5- گیم بازی کردن خیلی زیاد

اینها رو به ترتیب اهمیت نوشتم و تا اینجا در موردشون صحبت کردیم.

⛔ واقعیت دوم : من به هیچ درآمدی نرسیدم.
– چون آدم تنبل و راحت طلبی بودم.
– چون نخواستم سختی و استرس کار کردن رو تحمّل کنم.
– چون فقط موقعی که نیاز به پول داشتم یاد کار کردن می افتادم. با تامین شدن ، همه چیز از یادم می رفت.
– چون به فرصت های کاری کمی که داشتم ، بی اعتنایی کردم.
– چون به جای افزایش مهارت تو یه زمینه ، سریع می رفتم سراغ یه زمینه ی کاری دیگه.

⛔ واقعیت سوم : همیشه تو دوراهی بودم.
– بین (( مهندس کامپیوتر بودن )) یا (( گرافیست بودن ))
– بین (( مهندس کامپیوتر بودن )) یا (( انیمشن ساز بودن ))
– بین (( مهندس کامپیوتر بودن )) یا (( طراح کاراکتر بودن ))
– بین (( یاد گرفتن تکنولوژی ها و تکنیک های برنامه نویسی )) یا (( یاد گرفتن نرم افزار ها و تکنیک های طراحی ))
– بین (( یاد گرفتن دروس مهم کامپیوتر )) یا (( انجام پروژه هایی که دوست داشتم ))

اینها همگی باعث آشفتگی ام می شد و وقت زیادی رو سر کلنجار رفتن با خودم هدر می دادم.

در نهایت چیزی که سر دو راهی انتخاب می کردم ، طراحی ، گرافیک و انیمیشن بود. خیلی از موقع ها حس بدی داشتم. اساتید ، هم کلاسی ها ، دوستان و آدم های اطرافم از چیزهایی حرف می زدن که خیلی تلاش می کردم سر دربیارم و نشون بدم که تو باغ هستم ولی نبودم.

وقتی برای دانشگاه مون ست اداری طراحی می کردم ، یا وقتی برای همایش های انجمن علمی پوستر می زدم ، یا وقتی برای پروژه ها و کارهای دوستام طراحی لوگو انجام می دادم ، بعد از اتمام کار احساس بدی داشتم.

چیزی که می دیدم این بود که اونها در کنار مطالعه ی رشته شون ، کار انجام میدن؛ اما من چی ؟ همزمان که (( زمانِ لازم برای یادگیری پیچ و خم های رشته ام )) رو قربانیِ انجام کارهای گرافیکی می کردم ، اونها با تمرکزِ بهتر ، علم و تجربه شون رو بیشتر می کردن؛ حس دستمال یکبار مصرف رو داشتم. حالم از خودم به هم می خورد.

? وقتی یه جای کار می لنگید

مسیری که قبل دانشگاه انتخاب کرده بودم ، این بود که در کنار طراحی و انیمیشن سازی ، برم دانشگاه و کامپیوتر بخونم تا بازیساز بشم.

✅ الان که نگاه می کنم می بینم اگه زبان خوب بلد بودم ، نیازی به دانشگاه نبود. هرچند اگه دانشگاه نمی رفتم و تو محیط اش قرار نمی گرفتم ، شاید با تنبلی هایی که دارم هرگز حتی سراغ برنامه نویسی و اصول درست توسعه ی نرم افزار نمی رفتم.

⛔ اما مسیری که انتخاب کردم اصلا برای خودم هم واضح نیست که آیا درست بوده یا نه ؟
⛔ به نظرتون این درست بود که همه ی تمرکزم روی رشته ای که می خونم ( کامپیوتر ) نباشه ؟
⛔ خنده داره نه ؟ آدمی که این همه از مسیری که طی کرده نوشته اما آخر سر بیاد به مسیری که رفته شک کنه.

برای شما


از دوستان ، متخصص ها ، اهل فن درخواست دارم تا راهنمایی ام کنن. چون دیگه خیلی وقته که این تصویر از انیمیشن سوریلند ، مثل واقعیت میاد جلوی چشمم.

– چطور هم وقت می کردی برنامه نویسی کنی ، هم طراحی ، هم انیمیشن ؟ ?
– من مدت هاس که عناوین و القاب مختلفی رو یدک می کشم ! ?
– طراح ، گرافیست ، انیمیشن ساز ، برنامه نویس ، بازیساز ، مهندس کامپیوتر ! ?
– تو این مدت پوستم هم لطیف تر شده ! ?


همه ی این دیالوگ ها واقعیت رو با یه طنز تلخ بهم نشون می دن که
⛔ من نه هنرمند ام
⛔ نه گرافیست
⛔ نه انیماتور
⛔ نه برنامه نویس
⛔ و نه بازیساز

فقط میشه گفت یه فرد علاقه مند به این حوزه ها هستم؛ نه بیشتر !



? راه حل هایی که به ذهنم می رسه

  • برم تو بحث گرافیک عمیق تر شم و مهارتم رو تو طراحی بیشتر کنم.
  • گرافیک ، طراحی و انیمیشن رو کنار بذارم ، برم سراغ بحث توسعه نرم افزار و کار رو به اهل فن بسپارم.
  • مشکل برنامه ریزی دارم ، یه برنامه ی درست بچینم ، جفت اش رو کنار هم ادامه بدم.

منتظر راه حل ها و نظرات سازنده تون هستم.

یاعلی ?

نویسنده مطلب: امیر

منبع مطلب

به فکر سرمایه‌گذاری هستی؟

با هر سطحی از دانش در سریع‌ترین زمان با آموزش گام به گام، سرمایه گذاری را تجربه کن. همین الان میتونی با لینک زیر ثبت نام کنی و ۱۰ درصد تخفیف در کارمزد معاملاتی داشته باشی

ثبت نام و دریافت جایزه
ممکن است شما بپسندید
نظر شما درباره این مطلب

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.