چی شد که من شدم یه برنامه نویس از نوع تازه کارش

سلام

اول یه برگردیم ببینم تو قسمت قبل چی گفتم:

گفتم که دانشجو معلمم و گرافیک کار کردم و بخاطر علاقم به برنامه نویسی مدتیه که در این ره قدم نهادم و خواستم که خاطراتم رو تعریف کنم


هر چقدر فکر کردم که از کجا شروع کنم به تعریف کردن هیچ جایی بهتر از کنکور پیدا نکردم.

من رشته انسانی خوندم و اصلا هم پشیمون نیستم از انتخابم(سعی میکنم هیچ وقت نباشم از هیچ انتخابی) بگذریم

روز کنکور جفت کولر نشسته بودم،منم سرمایی،تقریبا تمام استخونام منجمد شده بود. به هر سختی ای بود کنکور دادم و تموم شد

درسته که من از انتخاب کردن رشته انسانی راضی بودم ولی هیچ وقت دلم نمیخواست تو دانشگاه یه رشته از دروس علوم انسانی رو بخونم و از مدت ها قبل دلم میخواست برای سال دوم بمونم و کنکور ریاضی بدم
ولی خب یه سری مسائل و حرف های افراد باتجربه باعث شد که منصرف بشم از این فکر .

یه طورایی کل تابستون بیکار بودم

تا اینکه محرم رسید و تاسوعا و عاشورا که «فرا درس» یه طرحی گذاشت به اسم نذری آموزشی که یه سری درس ها رو به صورت رایگان در اختیار مردم قرار میداد،خب مسلما منم رفتم و یه سری آموزش ها رو دانلود کردم که تو اونا آموزش زبان برنامه نویسی c و python هم بود.

آموزش پایتونش که از «خانوم تجربه کار» بود و خب واقعا از نظر فنی خوب بود ولی به عنوان یه آموزش خیلی کسالت بار

پس رفتم سمت زبان c

برنامه نویس تازه کار
برنامه نویس تازه کار

که دکتر کلامی هریس تدریس میکردن و واقعا هم خوب بود تدریسشون ولی دانشگاه شروع شد و من فقط یه آدمی بودم که برنامه نویسی رو در حد پایه میدونست.

تو پرانتز بگم که رشته من علوم تربیتی و یه طورایی روانشناسی و مشاوره محسوب میشه و ربطی به کامپیوتر نداره.

همه مستقر شده بودیم تو خوابگاه که بعد یه هفته 2 نفر ترم بالایی اومد تو اتاقمون،همه گفتیم که الان قراره اذیت کنن و این حرفا

گذشت و بعد چند روز فهمیدیم که این هم اتاقی ترم بالایی ما آقای محمودی چندتا رتبه کشوری توی تولید محتوای الکترونیک داره!
نشست بود و خیلی مغرورانه پروژه هاش رو نشون میداد که یهو یونیتی رو باز کرد گفت دارم یه بازی هم میسازم

منم که از بدو تولد عاشق ساخت بازی بودم به محض اینکه اون هفته اومدم خونه سریع یونیتی رو نصب کردم و گفتم که من یکم پایتون بلدم،یکمم سی؛بلاخره یکیشون بدرد میخوره دیگه

برای شما

خلاصه یونیتی رو نصب کردم،باز کردم و فهمیدم که هیچ کدوم بدرد نمیخوره
یا جاوا اسکیریپت باید بلد باشم یا سی شارپ

منم کلی گشتم تو اینترنت که آموزش جاوا اسکریپت پیدا کنم و بلاخره یکی نابش رو یافتم

البته از نشون دادن پروژه ها و نصب یونیتی و پیدا کردن جاوا اسکریپت 2 ماه طول کشید و رسیدم به آذر ماه و کارهای عملی و دی ماه و امتحانات و……

کار عملیا باعث شدن که کلا یادم بره همچین آموزشی تو کامپیوترم دارم

بهمن هم تموم شد و رسیدم به هفته اول اسفند که رفتم دانشگاه ولی بخاطر کرونا یه هفته نشده فرستادنم خونه

و من بیکار موندم یه حجم زیاد اینترنت و کامپیوتر عهد بوقی خودم و قرنطینه ای که شروع شده بود……

زیاده گویی نمیکنم انشاالله تو قسمت بعد حرفای مهم تری میزنم

این قسمت بیشتر حکم فصل اول کتاب رو داره
قسمت قبل هم که مقدمه بود

و باز هم باید بگم که دوستون دارم

با اینکه نمیشناسمتون

چون میخواید یه تغییر ایجاد کنید یا در حال ایجادش هستید

و در ضمن خوشحال میشم که به پادکستم هم گوش کنید

نویسنده مطلب: Hr.ArshA

منبع مطلب

به فکر سرمایه‌گذاری هستی؟

با هر سطحی از دانش در سریع‌ترین زمان با آموزش گام به گام، سرمایه گذاری را تجربه کن. همین الان میتونی با لینک زیر ثبت نام کنی و ۱۰ درصد تخفیف در کارمزد معاملاتی داشته باشی

ثبت نام و دریافت جایزه
ممکن است شما بپسندید
نظر شما درباره این مطلب

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.